کتابی که اخیراً در مورد تاریخچه نشانگر تیپ شخصیتی مایرز-بریگز (MBTI) منتشر شده است، تردیدها و سوالاتی را میان مطبوعات درباره استفاده از ارزیابی شخصیت برای اهداف منابع انسانی ایجاد کرده است. غالبا این انتقادها در یکی از سه مضمون گسترده زیر قرار میگیرند: آزمونهای شخصیتشناسی استخدامی جانبدارانه و تبعیضآمیز هستند، مناسب و مرتبط با شغل نیستند یا در پیشبینی عملکرد به راحتی شکست میخورند. با این حال، به نظر میرسد سؤالات مطرح شده توسط همه این گزارشها یک خطای متداول را مرتکب میشوند و آن اینکه تشخیص ابزارهای قابل اعتماد علمی از ابزارهای بی کیفیت دشوار است.
بر خلاف انتقادات اخیر مطبوعات، ارزیابیهای شخصیت با کیفیت بالا، واقعا عملکرد را پیشبینی میکنند و بسیار بهتر از روشهای استعدادیابی سنتی مانند رزومهها، مصاحبهها و حتی ارزیابیهای شناختی هستند. ارزیابیهای شخصیت و سایر آزمونهای روانسنجی در حال حاضر کاملاً مرسوم هستند، بنابراین گزینههای ارزان قیمت در همهجا وجود دارد. متأسفانه، هر چه هزینه کمتری بپردازید، به طور حتم کیفیت پایینتری را نیز به دست خواهید آورد.
%68 از شركتهاي اروپايي از ارزيابيها به عنوان بخشي از فرآيند استخدام استفاده میكنند و شواهد مرتبط با روايي و پايايي یکی از مهمترين عوامل هنگام انتخاب تأمينكنندگان است؛ اما در بازار اشباع شده موجود چگونه میشود فهمید که آیا ارزیابیها واقعاً موثر هستند یا خیر؟ بررسی روایی و پایایی ارزیابی، روشی کلیدی است که ابزارهای کیفی را نسبت به انبوه ابزارهای موجود متمایز میکند. روایی میتواند توانایی پیشبینی یک ارزیابی را بیان کند. روایی همبستگی یک چیز را با چیز دیگری اندازهگیری میکند؛ مثلا همبستگی شخصیت با عملکرد شغلی. به عبارت دیگر، روایی معیار دقت است. از طرف دیگر، پایایی معیار ثبات است و میتواند بگوید که آیا ارزیابی میتواند یک چیز را بارها و بارها به درستی اندازهگیری کند یا خیر.
برای آزمون های شخصیتشناسی استخدامی، یک ابزار معتبر قادر خواهد بود تا با دقت بالایی تشخیص دهد که یک فرد در یک کار خاص چگونه عمل میکند. روایی با ضریب بین 0 تا 1 (مقدار مطلق) اندازهگیری میشود. هرچه به یک نزدیکتر باشد، قدرت پیشبینی ارزیابی دقیقتر است. یک ابزار ارزیابی قوی مانند مجموعه ارزیابی هوگان (HPI، HDS و MVPI) دارای روایی پیشبینی 0.54 است. مقایسهها نشان میدهد مصاحبه سازمانیافته داوطلبان دارای اعتبار پیشبینی صرفا 0.18 است اما با این وجود، مصاحبهها همچنان روش رایج انتخاب در سراسر جهان هستند.
برای بررسی این موضوع به شکلی دیگر، اثربخشی ارزیابی های شخصیت را با سایر همبستگیهایی که به طور گسترده پذیرفته شدهاند، مقایسه کنید. به عنوان مثال، ایبوپروفن یکی از محبوبترین داروهای ضد درد در جهان است و با این وجود همبستگی بین مصرف آن و کاهش درد 0.14 است. اثر بای پس کرونر بر میزان بقا، یک همبستگی صرفا 0.08 ایجاد میکند. استفاده از داروهای آلرژی برای رفع گرفتگی در 0.11 همبستگی دارد.
پیام حاصل از مطالب فوق این نیست که ارزیابیهای شخصیت در پیشبینی عملکرد هنگام کار بیتأثیر هستند؛ بلکه باید یک ابزار ارزیابی با دقت زیاد برای این کار انتخاب شود. به طور خاص، توجه دقیق به موضوعات زیر میتواند در انتخاب یک ابزار ارزیابی با کیفیت بالا کمک کند:
-
روایی و پایایی
از شرکت فروشنده، اطلاعات مربوط به پایایی و روایی پیشبینی ارزیابیهایشان را بخواهید. این دو میتوانند به شما بگویند که آیا این ارزیابی دقیقا و همواره همان چیزی را اندازهگیری میکند که آنها ادعا دارند یا خیر؟
-
پسزمینه علمی
ابزارهای ارزیابی باکیفیت باید بسیار مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس یک چارچوب نظری مناسب ساخته شوند. اگر این اطلاعات به راحتی در دسترس نباشد، به احتمال زیاد کیفیت آن ارزیابی پایین خواهد بود.
-
مطابقت با دستورالعملهای استخدام
بسیاری از کشورها برای محافظت از کارمندان در برابر تبعیض دارای دستورالعملهای استخدامی هستند. لازم است بررسی شود که هر ارزیابی مورد استفاده برای اهداف استخدامی، چقدر با این دستورالعملها مطابقت دارد.
-
توانایی پیشبینی برای عملکرد شغلی
غالباً، ارزیابیها سؤالاتی را مطرح میکنند که هویت یا خود ادراکی فرد را اندازه میگیرند، که این اغلب ممکن است دارای عیب و نقص باشد. روش بهتر، استفاده از معیارهای عینی عوامل معتبری است که عملکرد را پیشبینی میکنند.
-
سازگاری با فرهنگها و زبانهای مختلف
مطمئن شوید که آیا ارزیابی با زبان و فرهنگ خاص شما سازگار است یا خیر. ترجمه مناسب مهم است اما برای در نظر گرفتن تمامی تفاوتهای فرهنگی کافی نیست.
آدریان فورنهام، کارشناس مدیریت که مورد تحسین جامعه بین الملل قرار گرفته و استاد روانشناسی در دانشگاه کالج لندن است تأکید میکند که:
“دو معیار برای یک ارزیابی خوب وجود دارد که عبارتند از شواهد مرتبط با روایی آزمون و کیفیت بازخورد در مورد پرسشنامه. این امر باید برای کارفرما و کارمند به طور مساوی مفید باشد: آنچه را که برای اندازهگیری نیاز دارید، به طور واضح اندازهگیری کند؛ برای پاسخدهنده واضح و ساده باشد؛ آزمون شواهد پایایی و روایی قابلتوجهی داشته باشد؛ و کارمند بازخورد غنی و مفیدی را دریافت کند. بنا به تجربه من، سه ابزار هوگان (HPI، HDS و MVPI) به دلایل فوق، همان معیارهایی هستند که ثابت شده است مؤثرترینند.”